خوابي ديدم...


ترنم دل

خوابي ديدم...

خواب ديدم با خدا قدم مي زنم،

بر پهنه ي آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد

در هر صحنه دو جفت جاي پا روي شن ديدم

يکي متعلق به من ديگري متعلق به خدا

وقتي آخرين صحنه در مقابلم برق زد

به پشت سر و به جاي پاهاي روي شن نگاه کردم

فقط يک جفت جاي پا روي شن بود...

همچنين متوجه شدم

که اين در سخت ترين و غمگين ترين دوران زندگي ام بوده

اين واقعا برايم ناراحت کننده بود

و درباره اش از خدا سوال کردم

خدايا تو گفتي اگر به دنبال تو بيايم در تمام راه بت من خواهي بود

نمي فهمم چرا زماني که بيش از هر وقت ديگري به تو نياز داشتم

مرا تنها گذاشتي خدا پاسخ داد:

بنده ي عزيزم من در کنارت هستم

هرگز تنهايت نخواهم گذاشت

اگر در آزمون ها و رنج ها فقط يک جفت پا ديدي

زماني بود که تو را در آغوشم حمل مي کردم... 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 23:1 توسط پریا و پوریا| |


Power By: LoxBlog.Com